عزیز دل مامان و بابا

22 بهمن

1393/1/9 1:15
نویسنده : مامان
196 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم امروز تعطیل بود و حسابی صبح باهم خوابیدیم یه بار ساعت هفت و نیم بیدار شدی و تا ١٥ شمردی نمیدونستم اینقدر یادگرفتی بعدش هم ١٠ بیست سی چهل رو تا اخر خوندی اخرش هم گفتی تخم مرغ فک کنم خیلی گشتنت شده بود بعد اینکه نیمرویی رو که پختم خوردی خوابیدی تا ساعت ١٠

چند روز پیش خونه مامانی بودیم خاله مونا و آجی هم بودن یهو اجی برگشت گفت hello توهم گفتیhello l how are u thank you

وای بیدار شدی بقیش واسه بعد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)