عزیز دل مامان و بابا

دندون دیانا

1391/7/16 13:09
نویسنده : مامان
143 بازدید
اشتراک گذاری
بالاخره بعد از کلی درد کشیدن دندونهای دیانا در اومد . روز ۱۵ شهریور بود که وقتی با حرص دستمو می خورد متوجه تیزی دندونهاش شدم. فرداش هم دندون بغلیش دیده شد.

مامانی همون روز اول براش دندونی درست کرد خیلی خوشمزه بود شب خونه مامانی موندیم با خاله موناینا .

دیانا حالش بد شد تا ساعت ۲.۵ شب همگی بیدار بودیم حتی دادا و آبجی هما.

خدا رو شکر الان دیگه خوب شده دیشب هم مامان و بابای دیانا رفتن خرید اخه عروسی دایی محمده امروز هم دایی حامد برمی گرده هورااااااااا

پ:۱۰

گ:۴.۸

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)